شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید حسن نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد حسن نظري »
بسمالله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. فاستقم کما امرت و من تاب معک. خدایا! پروردگارا! معبود! هستیبخش، جهانآفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی. خدایا! قدرت مطلق تویی، ما همه فانی هستیم و مُلک وجود از آن توست. بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توییم و بهسوی تو درحرکت، انا لله و انا الیه راجعون خدایا! بندگان صالحت عزم جزم کردهاند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد حسن نظري »
بسمالله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. فاستقم کما امرت و من تاب معک. خدایا! پروردگارا! معبود! هستیبخش، جهانآفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی. خدایا! قدرت مطلق تویی، ما همه فانی هستیم و مُلک وجود از آن توست. بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توییم و بهسوی تو درحرکت، انا لله و انا الیه راجعون خدایا! بندگان صالحت عزم جزم کردهاند...
شهدا سال 61 -نامه شهید محمد به روش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد به روش »
یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم. ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را. ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا میکردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه مینویسم ساعت 12 ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشتهاند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد به روش »
یا ایها الذین آمنوا ان تنصر الله ینصر کم و یثبت اقدامکم. ای مسلمانان اگر نصرت دهید دین خدا را، نصرت دهد خدا شما را و ثابت کند قدمهای شما را. ای خدای بزرگ کاش جای یک جان هزاران جان داشتم که در راه تو فدا میکردم. سلام بر شما پدر و مادرم، الآن که دارم برایتان نامه مینویسم ساعت 12 ظهر است و تمام برادران در سنگر دست به دعا برداشتهاند. اینجا همه جا سکوت است و فقط صدای...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
بسم الله الرحمن الرحیم فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتی تضع الحرب اوزارها ذالک ولو یشاء الله لانتصر منهم ولکن لیبلوا بعضکم ببعض و الذین قتلوا فی سبیلالله فلن یضل اعمالهم. «سوره محمد(ص)، آیه 4» شما (مؤمنان) چون (در میدان جنگ) با کافران روبرو شوید باید (شجاعانه) آنها را گردن زنید تا آنگاه که از خونریزی بسیار، دشمن را از پا در آورید. پس از آن اسیران جنگ...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
بسم الله الرحمن الرحیم فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتی تضع الحرب اوزارها ذالک ولو یشاء الله لانتصر منهم ولکن لیبلوا بعضکم ببعض و الذین قتلوا فی سبیلالله فلن یضل اعمالهم. «سوره محمد(ص)، آیه 4» شما (مؤمنان) چون (در میدان جنگ) با کافران روبرو شوید باید (شجاعانه) آنها را گردن زنید تا آنگاه که از خونریزی بسیار، دشمن را از پا در آورید. پس از آن اسیران جنگ...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن رسایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید رضا علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
با قامتی چون سرو و با حضوری سبز بر کویر وارد شد و مژده رویش و زندگی را به ارمغان آورد. با خون خود بر رملها نقش سرخ زد و بر پهندشت آن فریاد اقامه حق را سرود. رضا، ۱۳۵۱/۱۱/۱۵ در روستای حسنآباد نیریز نغمه زندگی را سر داد. از دوران کودکی به دلیل پارهای مشکلات از تحصیل محروم ماند و برای کمک به تأمین بخشی از نیازمندی خانواده به امور کشاورزی پرداخت. ۱۳۷۰/۱/۲ لباس مقدس سربازی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
با قامتی چون سرو و با حضوری سبز بر کویر وارد شد و مژده رویش و زندگی را به ارمغان آورد. با خون خود بر رملها نقش سرخ زد و بر پهندشت آن فریاد اقامه حق را سرود. رضا، ۱۳۵۱/۱۱/۱۵ در روستای حسنآباد نیریز نغمه زندگی را سر داد. از دوران کودکی به دلیل پارهای مشکلات از تحصیل محروم ماند و برای کمک به تأمین بخشی از نیازمندی خانواده به امور کشاورزی پرداخت. ۱۳۷۰/۱/۲ لباس مقدس سربازی را...
به یاد شهید محمودرضا بهرامی (مسیح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
بیاد شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در عید استقرار جمهوری ایران از کربلاکاری رسیده میهمان است مادر بگوید در غمش با آه و زاری نعشمحمد از سفر آمد خوش آمد بود آرزویم تا که دامادش نمایم میخواستم تا حجله عیشش ببندم گشته امیدم نا امید از جور صدام لیکنازآن شادمکه تا کوی حسینی جان در ره قرآن و دین داده جوانم تا مهرومه اندر جهان تابنده باشد یاد از علی اکبر کنم مانند لیلا یارب به خون پاک فرزندان زهرا گفتا توکل درغم هجر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در عید استقرار جمهوری ایران از کربلاکاری رسیده میهمان است مادر بگوید در غمش با آه و زاری نعشمحمد از سفر آمد خوش آمد بود آرزویم تا که دامادش نمایم میخواستم تا حجله عیشش ببندم گشته امیدم نا امید از جور صدام لیکنازآن شادمکه تا کوی حسینی جان در ره قرآن و دین داده جوانم تا مهرومه اندر جهان تابنده باشد یاد از علی اکبر کنم مانند لیلا یارب به خون پاک فرزندان زهرا گفتا توکل درغم هجر...
بیاد شهید محمد طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از فتح خیبر آمده محمد آمـد محمد لیک جسم پرخون در آرزوی مرقد حسینی باد صبا بر گو تو بر شهیدان باشد محمد میهمان محمود شد طاهری با پیکر مطهر از خون سرخ نوگلان پرپر در فصل گل چون لاله داغداریم خون شد دل ما از غم محمد وصل حسین را میدهد بشارت پشت پدر خم گشته دیده اش کور چون آرزو دارد شه شهیدان گوید که نبود قابلت حسین جان مادر ز داغ و مرگ این عزیزان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از فتح خیبر آمده محمد آمـد محمد لیک جسم پرخون در آرزوی مرقد حسینی باد صبا بر گو تو بر شهیدان باشد محمد میهمان محمود شد طاهری با پیکر مطهر از خون سرخ نوگلان پرپر در فصل گل چون لاله داغداریم خون شد دل ما از غم محمد وصل حسین را میدهد بشارت پشت پدر خم گشته دیده اش کور چون آرزو دارد شه شهیدان گوید که نبود قابلت حسین جان مادر ز داغ و مرگ این عزیزان...
بیاد شهید محمد علی سروری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ازجهاد مردمی نعش شهیدی میرسد سروری آمدکهآرد مژده وصل حسیـن رسد از جبهه ها اینک شهیدی امیدش وصل دیدارحسین بود ز موج انفجار افتاده از پا بدی رزمندگان را یار و یاور عزیزان سروری قربان دین شد ز صنف کامیونداران نی ریز در آن ساعت که مرگش شد برابر توکل با شهیــدان بـــسته پیمـــانبهر فتح کربلا بوی امیدی می رسد آری آری بـهر ما ازنوامیدی می رسد که در دل بوده است او را امیدی رضای خاطر پیر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ازجهاد مردمی نعش شهیدی میرسد سروری آمدکهآرد مژده وصل حسیـن رسد از جبهه ها اینک شهیدی امیدش وصل دیدارحسین بود ز موج انفجار افتاده از پا بدی رزمندگان را یار و یاور عزیزان سروری قربان دین شد ز صنف کامیونداران نی ریز در آن ساعت که مرگش شد برابر توکل با شهیــدان بـــسته پیمـــانبهر فتح کربلا بوی امیدی می رسد آری آری بـهر ما ازنوامیدی می رسد که در دل بوده است او را امیدی رضای خاطر پیر...